جدول جو
جدول جو

معنی خشملو کردن - جستجوی لغت در جدول جو

خشملو کردن(بَ هََ نِ دَ)
دغدغه کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ هََ تَ)
بغضب آمدن. عصبانی شدن. غضبناک شدن:
قلم بطالع میمون و بخت بد رفته ست
اگر تو خشم کنی ای پسر وگر خشنود.
؟
لغت نامه دهخدا
تصویری از مملو کردن
تصویر مملو کردن
آکندن
فرهنگ واژه فارسی سره
پر کردن، لبریز کردن، لبالب کردن، سرشار کردن، آکندن، ممتلی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد